بازرگانیسم یعنی ...
بازرگانی بودن
یعنی انقلابی و اصولگرا بودن، اما اصولگرایی که حاکمیت مردم، آزادی، دینداری، ملی گرایی
و منافع ملی را اصل قرار داده.
بازرگانی بودن
یعنی اعتدال گرا و میانه رو بودن اما میانه رویی که در میانه ی منافع ملی و خواست
مردمی قرار گرفته نه میانه رویی که میانه روی را از مرز اصلاح طلبی و اصولگرایی
حساب کرده.
بازرگانی بودن
یعنی از آن اصلاح طلب هایی باشی که هدف اصلاح طلبی را، نه میانداری مردم و حکومت بدانی
و نه جلب رضایت اکثریت جامعه. اصلاح طلبی باشی که هدف اصلاح طلبی را نه به جا
آوردن دل حکومت و رسیدن به قدرت بدانی نه نشستن بر سفره انقلاب، در قدرت اصلاح طلب
باشی نه زمانیکه دستت از قدرت کوتاه شد.
بازرگانی بودن
یعنی اصلاح طلبی باشی که پیش از بیدار شدن جامعه، بیدار باشی و سعی کنی جامعه را
بیدار کنی پیش از اینکه جامعه بیدارت کند، پیش از اینکه جامعه به اجبار اصلاحت
کند.
بازرگانی بودن
یعنی از آن اصلاح طلب هایی نباشی که برای رفع حاجت اصلاح طلب شده اند و از آنانی
نباشی که یکی به نعل می زنند و یکی به میخ بلکه اصلاح طلبی باشی از جنس آنانی که
در شرایط دشوار دهه های 50و60 مورد خشم و طعن جامعه و حکومت بوده اند چون اصلاح
جامعه، امر به معروف و نهی از منکر به معنای واقعی آن که همان امر و نهی قلبی،
لسانی و عملیِ پایین به بالا و فرد نسبت به حکومت است را و آزادی و حاکمیت مردم را
وظیفه ی شرعی خود دانسته ای.
اصلاح طلبی به سبک
بازرگان یعنی خلقیات جامعه روی منش و روشت تاثیر نگذارد. یعنی نه با قهر مردم
مایوس شوی و نه با لبخند و تمجیدهای آنان مست. نه با خشم حکومت مرعوب شوی و نه با
روی خوش آنها مشعوف، اصلاح طلبی به سبک بازرگان یعنی اخلاقیات و حق را اصل بدانی،
یعنی هیچگاه بر موج جامعه، سوار نشوی. در برابر تلاطم امواج تاریخی نایستی و سد نشوی
و غرقه ی آن نیز نشوی. اصلاح طلبی به سبک بازرگان یعنی حاکمیت را حق مردم بدانی با
هر خلقیاتی، ولی بیدارگری، نصیحت، انذار و تنذیر را نیز وظیفه و رسالت خود بدانی.
اصلاح طلبی به سبک
بازرگان یعنی از جنس آن اصلاح طلب هایی باشی که برای اصلاحات گام بگام جامعه نه
دچار کندروی شده اند نه تندروی. نه دنبال مردم دویده باشی و نه دنبال ارابه ی
حاکمان. اصلاح طلبی به سبک بازرگان یعنی مصدقی بودن در کنار ایرانی بودن و مسلمان بودن.
و اینها فرق
اصلاح طلبی به سبک بازرگان است با اصلاح طلبان نسل دوم متولد شده در دهه 70.
No comments:
Post a Comment