کالبدشکافی
انتخابات درون حزبی امریکا، بایدها و نبایدها | جواد سلیمانی
*//این
مطلب در تاریخ 15 مارس 2016 (25 اسفند1394) در سایت دیپلماسی ایرانی با عنوان "سه
شنبه سخت پیشتازان انتخابات امریکا، آیا ماه عسل ترامپ و کلینتون در حال اتمام
است" و سایت خبری تحلیلی تجلیل منتشر شد.//
در جبهه جمهوری خواهان، رقابت برای این که چه کسی نامزد نهایی این حزب شود وارد فاز تازه ای شده است، کاندیداهای رقیب ترامپ آشکارا از هوادارانشان می خواهند که در ایالاتی که رقابت تنگاتنگی بین ترامپ و کاندیدای دیگر در جریان خواهد بود به نفع رقیب پیشتاز آراء خود را به صندوق بیاندازند، این سیاست باعث شکست ترامپ در این ایالت ها گشته و کاندیداها علاوه بر بُرد دلگیت های قطعی ایالت، سوپردلگیت های آن ایالت را نیز از ترامپ گرفته و در نهایت باعث کاهش فاصله ترامپ با خود و رقابتی تر شدن انتخابات در این حزب خواهند شد. نتایج انتخابات در هفته گذشته نشان می دهد که این سیاست تا چه حد توانسته موثر واقع شود و فاصله رقبا با ترامپ کاهش یافته است. در حال حاضر نیز پیش بینی ها بیانگر رقابتی تنگاتنگ در ایالت هایی که پیش از این ترامپ پیشتاز بلامنازع بود است، ایالت هایی که در ظرف چندروز آتی قرار است انتخابات در آن برگزار شود. ترامپ در هفته های گذشته، هم از سوی هواداران جوان سندرز و هم از سوی جمهوری خواهان مورد هجمه های سنگین و انتقادات فراوان قرار گرفته و در ایالاتی چون ایلینویز و اوهایو نیز تجمعات و سخنرانی های او بدلیل درگیری لغو شده اند. از سوی دیگر کروز و روبیو بدلیل اصالتی غیر امریکایی (کانادایی تبار و لاتین تبار) چندان مقبول بزرگان و جمهوری خواهان سنتی حزب جمهوری خواه نیستند و شاید بهمین سبب رامنی و مک کین از کسیچ حمایت کرده اند و در ایالات جنوبی مذهبی که بصورت سنتی حامی جمهوری خواهان هستند نظیر تکزاس، کروز سفیدپوست کانادایی را بر ترامپ و روبیو لاتین تبار ترجیح داده اند.
در برابر آنها
ترامپ تنها توانسته حمایت بن کارسون رقیب اسبق خود را بدست آورد آورد، هواداران
ترامپ البته افرادی هستند که چندان در بند محدودیت های حزبی نبوده زیراکه بخش عمده
ای از هواداران ترامپ را تحریمی ها و نژادپرستان تشکیل می دهند و ترامپ بواسطه عدم
وابستگی به سرمایه های تزریقی از سوی لابی ها و پشتیبانان این حزب، آزادی عمل و
صداقت بیشتری در گفتار دارد. مواضع او حتی در موضوع اسرائیل و یهودیان و مسئله
ایران نیز به تندی و سرسپردگی کروز و روبیو نیست. او بیشتر مرزهای داخلی امریکا را
هدف قرار داده و شعارها و برنامه های ضد مسلمان و مهاجران و سیاه پوستان و لاتین
تباران امریکا را مزاحم جامعه آرمانی امریکایی خود می داند و با توجه به حمایت
لابی های یهودی از رقبای او تعهدی به سرسپردگی در برابر اسرائیل در صورت ریاست
جمهوری نخواهد داشت. از این رو ضن قوی بر آن است که در صورت برد و رقابت با
کلینتون، تمامی لابی های یهودی و غیر یهودی واشنگتن یکپارچه در برابر او بایستند و
از کلینتونی حمایت کنند که در بیان مواضع حمایتی از اسرائیل و خصمانه در برابر
ایران و برای آینده برجام و روابط ایران و امریکا چندان بهتر از کسیچ جمهوری خواه
نیست.
اما در جبهه
دموکرات ها، رقابت همچنان تنگاتنگ در حال پیش رفتن است و سوپردلگیت ها قطعا سرنوشت
ساز خواهند بود. نتایج تا کنون نشان می دهد که کلینتون در ایالات پرجمعیتی با
اکثریت سیاه پوست و در جنوب شرقی امریکا با قاطعیت پیروز شده و حتی در برخی ایالات
با پیروزی با رای بیش از 80 درصدی در برابر معدود رای های سندرز اختلاف خود را در
شمارش دلگیت ها با سندرز افزایش داده است. اما ماه عسل کلینتون با پایان رای گیری روز
سه شنبه در کارولینای شمالی و فلوریدا در این منطقه از امریکا به پایان خواهد
رسید. پیش بینی ها نشان می دهد کلینتون در فلوریدا بواسطه پایگاه محکم او و اکثریت
رای دهندگان مسن و سیاه پوست با نتایجی مشابه نتایج کارولینای جنوبی سندرز را شکست
دهد در صورتیکه رقابت در کارولینای شمالی فشرده تر خواهد بود. در صورتیکه جوانان
سیاه پوست در این ایالت از میزان محافظه کاری خود بکاهند شاید بتوان امیدوار بود
که سندرز همچون میشیگان شگفتی دیگری بیافریند، در صورتیکه در ایالات ایلینویز
میسوری و اوهایو سندرز شرایط بسیار بهتری داشته و بغیر از ایلینویز که حتی در صورت
برد سندرز اختلاف بسیار کم خواهد بود، در دو ایالت دیگری که سه شنبه انتخابات در
آن جریان خواهد داشت می توان سندرز را با اختلاف آرای بیشتری برنده انتخابات درون
حزبی در آن ایالات دانست.
اما پس از رقابت
های سه شنبه این هفته، روزهای خوش سندرز برای کاهش اختلاف و حتی برد در این رقابت
ها در ایالت های شمالی و مرکزی آغاز خواهد شد. سندرز در اظهارنظرهای اخیر نشان
داده است برخلاف آنچه که تصور می شد به هیچ وجه قصدی برای انصراف، کسب اعتبار برای
انتخابات بعدی یا تکیه بر مسند معاونت ریاست جمهوری و یا صرفا وادار کردن رقبا به
پیروی از برنامه های توسعه ای خود را ندارد و صرفا برای پیروزی آمده است.
منابع مالی کمپین
او با کمک های مردمی تامین شده و همچون ترامپ خود را ملزم به پیروی قاطع از
تصمیمات لابی های مهم سیاسی واشنگتن چون لابی یهود نمی بیند و در سخن و شعار،
آزادی عمل و روشنفکری ویژه ای دارد و از جنبشی که خود در میان قشر پر امید جوان،
طبقات فقیر و متوسط و یا روشنفکر امریکا براه انداخته است، با عنوان "انقلاب
ما" یاد می کند. اما تفاوت استقلال فکری او با ترامپ در پذیرفتن اشتباهات
تاریخی ایالات متحده توسط او و در عوض تعصب بیجای ترامپ و خودبرتر بینی اوست.
هرچند حمایت های
60 ساله سندرز به نفع سیاه پوستان تاکنون بی اجر باقی مانده است و این قشر محافظه
کار و کم توقع و کم اعتماد به نفس به شعارهای انقلابی او در برابر وعده های حداقلی
کلینتون توجه چندانی نشان نداده و همچون ضرب المثل سرکه نقد و حلوای نسیه کلینتون
را بر سندرز ترجیح داده اند و بواسطه
حمایت های بی دریغ از خانواده کلینتون که جزء دموکرات های جنوبی محسوب می شود به
هیچ ریسکی در حمایت از سندرز تن در نداده اند.
نتایج انتخابات
در طرف مقابل در این ایالت ها (ایالات جنوبی با تعداد پرشمار سیاه پوستان که
قوانین برده داری و تبعیض نژادی تا مدت ها در آنها در جریان بوده است) نشان می دهد
علیرغم لغو قوانین تبعیض نژادی، خشم و خودبرتر بینی سفیدپوستان این ایالات از
مهاجران و سیاهان از بین نرفته است و ترامپ با شعارهای نژادپرستانه در این ایالت
ها پیشتاز است و شاید بدین دلیل باشد که سیاهان برای دفع شر ترامپ به حداقل ها و
پشتیبانی از شخصی که در نظرسنجی ها پیشتاز این حزب است روی آورده اند و وعده های
کلینتون را فدای آرمان هایی که سندرز در نظر دارد نمی کنند (همانند حمایت 70 درصدی
سیاهان در مجموع ایالاتی که در آن انتخابات برگزار شده و حمایت 92 درصدی سیاهان
آلاباما و 82 درصدی کارولینای جنوبی) و از
این هراس دارند که سیاستمداران و دولتمردان دموکراتی که در این ایالات بر مسند
قدرتند و به شدت حامی کلینتون هستند و یا حتی در صورت پیروزی کلینتون، شخص رییس
جمهور آینده عواقب وخیمی را برای آنها رقم زنند هرچند قدرشناسی آنان از بیل
کلینتون که در جهت ارتقای سطح زندگی و درآمد سیاهان جنوبی تلاش های بی شماری انجام
داده بود را نمی توان نادیده گرفت.
در کل کالبدشکافی
و روانشناسی رفتار سیاهان امریکایی مجالی دیگر برای بحث می طلبد اما در ایالات
صنعتی تر و مرکزی و شمالی، سندرز توانسته است آرای خاموش و تحریمی را به سود خود
بکشد. تعداد زیادی از حامیان سندرز را اشخاصی تشکیل میدهند که در صورت برد
کلینتون در انتخابات درون حزبی از ترامپ حمایت می کنند و یا به رقیبی جز او رای
خواهند داد.
از سوی دیگر حتی
در صورت پیروزی نهایی کلینتون و تکیه او بر مسند ریاست جمهوری بعنوان اولین رئیس
جمهور زن امریکا، نمی توان امیدوار بود او بیش از یک دوره چهار ساله در این مقام
باقی بماند. دولت 8 ساله دموکرات اوباما و نتایج انتخابات کنگره امریکا و کسب
اکثریت کرسی ها برای جمهوری خواهان در سنا و کنگره، گویای این واقعیت است که
امریکا در حال پوست اندازی است و اگر این اتفاق امسال نیافتد جمهوری خواهان برای
چهار سال بعد با اکثریت بیشتر کرسی های سنا و کنگره و با قدرت بیشتری در برابر
دموکرات ها ظاهر خواهند شد مگر این که دموکرات پیروز، به اقداماتی ساختار شکنانه و
انقلابی برای بهبود سطح زندگی و رفاه طبقه متوسط و فرودست امریکا و کسب آرای
روشنفکران و تحریمی ها با عملی کردن شعارهایی نظیر تحصیلات و بیمه و خدمات درمانی
رایگان و اصلاح نظام مالیاتی امریکا دست بزند.
از اینروست که
کلینتون برای کسب دوباره آراء از دست رفته خود که از زمان شروع رقابت ها و افزایش شناخت
بیشتر قشر جوان امریکا از سندرز از دست داد (کلینتون تا پیش از شروع رقابت ها
پیروز بلامنازع حزب دموکرات بود و سندرز عملا شانسی در برابر او نداشت) در اقدامی تصنعی
به تکرار شعارهای سندرز و تقلید از سیاست های او روی آورده است.
به هرحال آینده
توافق هسته ای و شرایط حساس چندساله پسابرجام نیازمند آن است که در هر دو سمت، سیاستمدارانی
عاقل بر مسند امور باشند تا از اقدامات هیجانی، تحریک آمیز و خصمانه در راستا و
خوش آمد تندروهای خود اجتناب ورزند و حتی از عکس العمل های نسنجیده در برابر
اقدامات تحریک آمیز طرف مقابل نیز دوری کنند. و این دوره باید بیش از چهار سال
باشد. هرچند مواضع شتابزده کلینتون پس از آزمایش موشکی سپاه و فراگیر شدن خبر پیام
تهدید آمیز ایران به اسرائیل و درخواست اعمال تحریم ها بر ایران به سبب این آزمایشات
نشان داد در این دوره فرضی چهار ساله ریاست جمهوری کلینتون نیز نمی توان امیدوار
بود که او چنین عاقلانه برخورد کند.
No comments:
Post a Comment