Friday, March 25, 2016

هیلاری کلینتون، نماد فساد ساختار یافته در لایه های قدرت امریکا | جواد سلیمانی

هیلاری کلینتون، نماد فساد ساختار یافته در لایه های قدرت امریکا | جواد سلیمانی
//این مطلب در روز سه شنبه 10 فروردین 1395 مطابق با 29 مارس 2016 در وبسایت های ملی-مذهبی و دیپلماسی ایرانی و انصاف نیوز بازنشر شد.//


پیشتاز انتخابات درون حزبی ریاست جمهوری امریکا در حزب دموکرات، هیلاری کلینتون است. ایرانی ها او را بخاطر مواضع صریح ضد ایرانی­اش، حمایت از تحریم های فلج کننده، افتخار او با دشمنی با ایران (بنا به اظهارات خود او) و دوستی با عربستان و اسرائیل می شناسند. او از یکسال پیش در میان کاندیداهای بالقوه حزب دموکرات، نزدیک ترین کاندید به لابی یهودی آیپک و اسرائیل بوده و در صدد ترمیم روابط بین امریکا و اسرائیل است، همسر او بیل کلینتون به تازگی اظهار کرده است که رئیس جمهور بعدی باید سال ها برای جبران خرابی های بوجود آمده در دوران 8 ساله ریاست جمهوری باراک اوباما وقت صرف کند. سخنرانی سراسر تهدید هیلاری کلینتون علیه ایران در نشست اخیر لابی اسرائیلی آیپک و عکس العمل او به آزمایش های موشکی سپاه که خواستار تحریم های شدید ایران شده بود میزان سرسپردگی او به اعراب و اسرائیل و دشمنی با ایرانیان را نشان می دهد و بیانگر آن است که در صورت ریاست جمهوری او، باید منتظر سخت تر شدن شرایط اجرای برجام بود و در یک کلام او هر آنچه جان کری و باراک اوباما برای آب کردن یخ رابطه با ایران رشته کرده بودند را پنبه خواهد کرد.
برای ریاست جمهوری او از سال ها قبل رسانه ها برای تاثیرگذاری بر افکار عمومی امریکا بپاخواسته بودند. پخش سریال های پر بیننده و فیلم های سینمایی هالیوودی با نمایش یک زن بعنوان رئیس جمهور امریکا را می توان آماده سازی افکار عمومی مردم با این واقعیت دانست. او خود به کرات در تبلیغات خود با بیان اینکه در صورت پیروزی نخستین رئیس جمهور زن ایالات متحده خواهد شد در صدد بوده قشر زنان امریکا را به سمت خود جذب کند. او حامیان بزرگی در میان سوپر پک ها دارد و هزینه های تبلیغاتی کمپین او با کمک های سرمایه داران بزرگ و به مبالغ زیاد و تعداد کم تامین شده است برخلاف سندرز که کمپین او با حمایت مردمی و مبالغ چند دلار و تعداد زیاد جمع آوری شده و حتی بیش از مبالغی است که کمپین کلینتون توانسته است بدست بیاورد.
اما دلیل این همه حمایت از سوی سوپر پک های امریکایی و اصرار آنها بر ریاست جمهوری هیلاری کلینتون چیست؟
بخش بزرگی از هواداران سندرز دموکرات و ترامپ جمهوری خواه را آراء خاموش و اشخاصی تشکیل می دهند که تا کنون میل و رغبتی برای شرکت در انتخابات نداشته اند. در هردو سو این طرفداران دلایل شخصی خود را دارند، ترامپ با هزینه شخصی وارد کارزار شده و آزادی بیان بیشتری نسبت به سایر کاندیداهای جمهوری خواه دارد و مواضعش فاشیستی و شجاعانه و باب میل نژادپرستان امریکایی است و خود را مدیون سوپرپک ها و لابی های جمهوری خواه نمی داند او یک تاجر است و هرکجا که به نفعش باشد گام برمیدارد و مواضعش متناسب با موقعیتش تغییر میکند. سندرز، حمایت مالیش را با مبالغ 5 تا 50 دلار از مردم بدست آورده و بواسطه ضدیت 50 ساله اش با ارگان های قدرت و ثروت در امریکا و حمایت از اقشار کم در آمد و رنگین پوستان و دگر اندیشان هواداران جوان خود را بدست آورده و مدیون لابی ها و سوپر پک های امریکایی نیست، او نیز خود را ملزم به پیروی از آنها نمی داند.
اما حامیان این دو کاندیدا چه آراء خاموش و چه سایر حامیان در هر دو سمت دموکرات و جمهوری خواه در یک دیدگاه با یکدیگر هم نظرند، آنها کلینتون را نماد فساد ساختار یافته در لایه های قدرت امریکا می­دانند. دلایل این ادعا عبارت است از:
سرپوش گذاری کلینتون ها بر روی فساد مالی و روابط مبهم آنها با سازمان های امنیتی و مالی همچون FBI و IRS (اشاره به رسوایی های کشف شده توسط کمیته نظارت و اصلاح خانه دولت HGROC، عقد قراردهای هواپیمایی با بستگان هیلاری کلینتون، اشخاصی که در سال 1995 به اختلاس متهم شدند و همچنین اشاره به اتهامات مطرح شده در تحقیقات وایت واتر توسط کنت استار در سال 1994 که موجب به زندان افتادن تعدادی از دوستان و بستگان کلینتون ها شد اما با گم شدن 115 صفحه از مدارک حسابداری و مالی، هیلاری کلینتون تبرعه شد).
جریان مرگ های مرموزی که دیوید برسنان در کتاب خود با عنوان "سرپوش: هنر و علم عوامفریبی سیاسی" در مورد فساد و رسوایی های خانواده کلینتون ذکر کرده است و  درآن نوشته شده که در جریان تحقیقات اگر به هر رسوایی نگاه کنیم به مرگی مرموز می رسیم، وجود 100 نفری که از شهادت دادن خودداری می­کنند و 45 زندانی از کارمندان کاخ سفید یا مقامات دولتی و کارمندان وزارت خانه ها، کار را برای افشای حقیقت دشوار می­کند.
 مرگ مرموز وینس فاستر مشاور کاخ سفید در دوران ریاست جمهوری بیل کلینتون و ماجراهای پس از آن و سرپوش گذاشتن بر روی تحقیقات و گم شدن اطلاعات شخصی او و ارتباط این ماجراها با خانواده رئیس جمهور وقت، بیل کلینتون.
رسوایی و محکومیت تونی و هیو رودهام، برادران هیلاری کلینتون به اخذ مبالغ هنگفت از کارلوس ویگنالی و گلن براسول محکومینی که با حکم رئیس جمهور بیل کلینتون مورد عفو قرار گرفتند و اظهار بی­اطلاعی و بی تقصیری بیل کلینتون و هیلاری از سوی شخص هیلاری کلینتون از ادعای اخذ پول در برابر عفو ریاست جمهوری.
رسوایی اخلاقی بیل کلینتون و مونیکا لوینسکی و تلاش برای سرپوش و کتمان حقیقت و قسم دروغ او و حمایت هیلاری از بیل کلینتون و ماجرای مرموز اعطای یک اتاق برای سکونت پسرعموی هیلاری کلینتون در همان ایام در داخل کاخ سفید که در جریان تحقیقات وایت واتر نیز مطرح شد.
رسوایی های مالی کوچک و غیر اخلاقی در انتقال مبلمان و اثاثیه های کاخ سفید به مبلغ 190 هزار دلار پس از ریاست جمهوری بیل کلینتون به دو منزل شخصی به قیمت های 6 و 3/2 میلیون دلاری شخصی و اصراف و حیف و میل کردن هزینه های جاری کاخ سفید و اخذ وام های کم بهره و حتی بدون بهره با رانت و عدم صرف آن برای عنوان وام.
عادت هیلاری کلینتون به دروغ و اغراق در موارد متعددی چون اغراق در بازگویی خاطره بازدید از بوسنی در سال 1996 در جریان رقابت های انتخاباتی سال 2008 و کتمان ابتدایی استفاده از ایمیل شخصی و دروغگویی در موارد متعدد دیگری چون ماجرای واترگیت و اخراج و دروغگو خواندن هیلاری کلینتون توسط قاضی دموکرات جری زیفمن.
دوستی و مشورت گرفتن از "ساول آلینسکیِ رادیکال" و "پیتر فرانکلین، محکوم به فساد اقتصادی" و دفاع کلینتون در دوران وکالتش از یک متهم به تجاوز جنسی به یک کودک 12 ساله در آرکانزاس با وجود آگاهی از واقعیت وقوع جرم و در عوض اظهار به اینکه این بخشی از کار یک وکیل است.
حرف و حدیث ها در مورد پولشویی در بنیاد کلینتون و چگونگی خرج شدن پول هایی که بنیاد کلینتون از سازمان ملل یا بهداشت جهانی و یا خیریه ها دریافت می کند.
استفاده از ایمیل های شخصی برای امور محرمانه دولتی در دوران وزارت امور خارجه و مجوز فروش اطلاعات علمی و تجهیزات تکنولوژیکی در دوران ریاست جمهوری بیل کلینتون به چین که آنرا ادای دینی به کمک چینی ها به کمپین انتخاباتی بیل می دانند.
قصور هیلاری کلینتون بعنوان وزیر امور خارجه در ماجرای سفارت امریکا در بنغازی که منجر به کشته شدن 4 دیپلمات امریکایی شد.
همکاری اطلاعاتی با مخالفان سوری و کشورهای عربی و تاریک جلوه دادن شرایط سوریه توسط کلینتون در زمان وزارت امور خارجه برای شعله ور ساختن جنگ در سوریه برای افزایش امنیت اسرائیل و دور ساختن آن از گزند حزب الله و ایران با ویران ساختن سوریه با انتشار اسناد ویکی لیکس.
علاوه بر موارد فوق، موارد دیگری که در ذیل به آن اشاره می شود نیز می تواند در جریان رقابت نهایی با نماینده جمهوری خواهان مطرح شود، جمهوری خواهانی که با تخریب مرزهای اخلاقی به نمایش عکس همسران رقیب خود مبادرت می ورزند بی شک از این موارد حتی بدون داشتن مدرک محکمه پسند و برای تخریب بیشتر چهره هیلاری کلینتون در برابر افکار عمومی امریکا و کسب رای نخواهند گذشت. رقیب بعدی کلینتون، دیگر برنی سندرز پیرمرد خویشتندار و اخلاقمدار دموکرات نیست:
وجود نزدیکانی چون هما عابدین پاکستانی الاصل در میان مشاوران و معاونان هیلاری کلینتون چه در دوران رقابت های سال 2008 و 2016 و چه در زمان وزارت امور خارجه که آنرا رابط عربستان و خانواده کلینتون می­دانند.
رابطه با حسن نمازی، میلیونر ایرانی الاصل که به اتهام فساد مالی در امریکا به 12 سال زندان محکوم شد و انتخاب نمازی بعنوان مدیر مالی کمپین خود در سال 2008 و ادعای موفقیت او در کسب مجموعا 100 هزار دلار کمک مالی از بنیاد علوی در امریکا برای هیلاری کلینتون.
با در نظر گرفتن تمام این موارد گمانه زنی برای تشخیص علت حمایت رسانه ها، نهادها و لابی های سیاسی و سرمایه داران امریکایی از هیلاری کلینتون کار سختی نمی تواند باشد. آنان در ازای این حمایت، حتی با تهدید به افشای حقایق پشت پرده از کلینتون، همان مواضعی را می خواهند که خود در نظر دارند. برای آنان هیلاری کلینتون بهترین مهره برای ریاست جمهوری امریکاست چراکه او را چون موم در دست خواهند داشت. کلینتون به نقطه ای رسیده است که حتی اگر خود نیز بخواهد از همه چیز چشم بپوشد، فشار لابی های مخفی اجازه این کار را به او نخواهند داد.
از سوی دیگر حتی در صورت پیروزی نهایی کلینتون و تکیه او بر مسند ریاست جمهوری بعنوان اولین رئیس جمهور زن امریکا، نمی توان امیدوار بود او بیش از یک دوره چهار ساله در این مقام باقی بماند. دولت 8 ساله دموکرات اوباما و اکثریت کرسی های جمهوری خواهان در سنا و کنگره، گویای این واقعیت است که امریکا در حال پوست اندازی است و اگر این اتفاق امسال نیافتد جمهوری خواهان برای چهار سال بعد با اکثریت بیشتر کرسی های سنا و کنگره و با قدرت بیشتری در برابر دموکرات ها ظاهر خواهند شد و بسیار محتمل است که همانند بوش پدر که بلافاصله پس از دوره هشت ساله ریاست جمهوری ریگان جمهوری خواه به ریاست جمهوری رسید، این ریاست جمهوری بیش از چهار سال دوام نداشته باشد و دوره 12 ساله جمهوری خواه ها از 1981 تا 1993 این بار در حزب دموکرات تکرار گردد.





Sunday, March 20, 2016

شعر زیبای در پرده خون، اثر استاد هوشنگ ابتهاج، بمناسبت فرارسیدن بهار


شعر زیبای در پرده خون، اثر استاد هوشنگ ابتهاج، بمناسبت فرارسیدن بهار

بهار آمد بیا تا داد عمر رفته بستانیم 
به پای سرو آزادی سر و دستی برافشانیم
به عهد گل زبان سوسن آزاد بگشاییم 
که ما خود درد این خون خوردن خاموش می دانیم
نسیم عطر گردان بوی خون عاشقان دارد 
بیا تا عطر این گل در مشام جان بگردانیم
شرار ارغوان واخیز خون نازنینان است 
سمندر وار جان ها بر سر این شعله بنشانیم
جمال سرخ گل در غنچه پنهان است ای بلبل 
سرودی خوش بخوان کز مژده ی صبحش بخندانیم
گلی کز خنده اش گیتی بهشت عدن خواهد شد 
ز رنگ و بوی او رمزی به گوش دل فروخوانیم
سحر کز باغ پیروزی نسیم آرزو خیزد 
چه پرچم های گلگون کاندر آن شادی برقصانیم
به دستِ رنج، هر ناممکنی ممکن شود آری 
بیا تا حلقه ی اقبال محرومان بجنبانیم
الا ای ساحل امید سعی عاشقان دریاب 
که ما کشتی درین توفان به سودای تو می رانیم
دلا در یالِ آن گلگونِ گردن تاز، چنگ انداز 
مبادا کز نشیبِ این شبِ سنگین، فرومانیم
شقایق خوش رهی در پرده ی خون می زند، سایه 
چه بی راهیم اگر همخوانی این نغمه نتوانیم (ه.ا.سایه)

Thursday, March 17, 2016

بیم ها و امیدها برای هواداران سندرز، روزهای سخت برنرها

بیم ها و امیدها برای هواداران سندرز | جواد سلیمانی*
*//این یادداشت با اندکی تغییر در روز 13 فروردین 1395 مطابق با اول آوریل 2016 در سایت ملی مذهبی با عنوان روزهای سخت و پرالتهاب برنرها  و همچنین در وبسایت پارسینه و وبسایت اعجوبه بازنشر شد.//


شکست روز سه شنبه سندرز در دو ایالاتی که انتظار آن میرفت او بتواند با اختلاف اندکی کلینتون را پشت سر بگذارد و بتواند از سنگینی شکست دو ایالت فلوریدا و کارولینای جنوبی بکاهد هواداران او را مغموم کرد هرچند در دورنمایی که مشاوران او برای کمپین مد نظر داشتند دور از انتظار نبود. کلینتون در روز سه شنبه 15 مارس توانست در ایالات میسوری و ایلینویز با اختلافی بسیار اندک سندرز را پشت سر بگذارد و در اوهایو با اختلاف 14 درصدی دلگیت های بیشتری را از آن خود کند اما برد او در ایالات فلوریدا و کارولینای شمالی نیز آنچنان که انتظار میرفت برای سندرز سنگین نبود و از مجموع 691 دلگیتی که در این روز باید به کاندیداهای دموکرات تخصیص می یافت کلینتون تنها حدود 100 دلگیت بیشتر برداشت کرد. هواداران دو آتشه و داوطلبان و اعضای کمپین سندرز در روز گذشته تماما در تلاش بودند تا به هواداران خود بفهمانند که این شکست پایان راه نیست و آنها دورنمایی بلند مدت و تا ماه جون برای کمپین و در نهایت پیروزی در نظر داشته و دارند.
بطور کلی رقابت در 25 ایالت دیگر همچنان باقی است و 1232 دلگیت قطعی در این رقابت ها برای کاندیداها باقی مانده است. 25 ایالتی که هم می تواند سرنوشت سوپردلگیت ها را عوض کند و هم می تواند برد ناباورانه سندرز را رقم بزند. و کمپین و هواداران سندرز با شعار "برنی برای شما برخواسته شما برای او چه می کنید؟" "قوی باش" و "هیچ چیز تمام نشده پیروزی های ما قرار است تازه شروع شود" و  "اکنون زمان آن فرارسیده است که برخواست" به این امیدها باور دارند. آنان به نتایج دور از انتظاری که تا کنون کسب کرده اند اشاره می کنند و نظرسنجی هایی که تا قبل از آغاز ماه فوریه هیچ شانسی را برای سندرز متصور نبودند، به عکس هایی از سخنرانی او در آغاز رقابت ها و در حیات دانشگاه برلینگتون، دانشگاهی که همسرش جین استاد و رئیس آن است برای صندلی های کم تعداد و اکثرا خالی اشاره می کنند و مقایسه آن با سخنرانی های اخیر او در میان شور و شوق جمعیت چند ده هزار نفره هوادارنش. حرف اصلی آنان برای افزایش روحیه هواداران این است: "ناامید نشو هیچ انقلابی به راحتی بدست نیامده. رای تو ارزش دارد، برنی با اختلاف 10 رای شهردار برلینگتون شد و اگر آن 10 رای نبود برنی اکنون اینجا نبود، ما باهم غیرممکن را ممکن می کنیم". برای برنرها، همانقدر که ترامپ نماد نژادپرستی و فاشیسم و خشم امریکایی هاست، هیلاری کلینتون نیز نماد فساد و مافیای درون حزب دموکرات است، هرچند خود برنی سندرز اخلاقمدار تمایلی به افشا و سوء استفاده از سابقه تاریک هیلاری ندارد.
کمپین سندرز انتظار دارد پس از این سه شنبه کزایی پیروزی هایش آغاز و تا 26 آوریل ادامه پیدا کند و علیرغم احتمال شکست در دلاویر و مریلند به پیروزی های خود تا 7 جون ادامه دهد و حتی به پیروزی در واشنگتن دی سی و نیوجرسی احتیاجی نداشته باشند. امیدهای آنان از اینرو دور از انتظار نیست که کالیفرنیا به تنهایی سهمیه 475 دلگیت قطعی دارد و بیشترین کمک های مالی مردمی به کمپین "اکت بلو" سندرز از این ایالت و از شهرهای اوکلند و سانفرانسیکو صورت گرفته است، کمک هایی که در محدوده 5 تا 50 دلار هستند. مشاوران سندرز می گویند تمرکز آن ها بر روی شهرهای دانشگاهی با اکثریت جوان و شهرهای صنعتی و کارگری است و نوار پیروزی های کلینتون با پایان رای گیری در ایالت های جنوب و جنوب شرقی خاتمه یافته است. علاوه بر آن سندرز متولد بروکلین نیویورک است و این ایالت و همچنین ایالت دانشگاهی پنسیلوانیا به ترتیب 247 و 189 دلگیت قطعی دارند و با توجه به اختلاف حدود 300 دلگیت آنها با کلینتون می توانند با پیروزی در دلگیت های قطعی که نتیجه آرای مردمی است سوپردلگیت ها را نیز به نفع خود از کلینتون بازپس بگیرند، سوپردلگیت هایی که پیش از آغاز رقابت ها جذب کلینتون شده بودند.
آنها برای توجیه این مهم و برای افزایش روحیه هواداران خود به نتایج رقابت های مقدماتی حزب دموکرات در انتخابات سال 2008 رجوع می کنند زمان که اوباما در شمارش 724 سوپر دلگیت با نسبت 3 به 1 از هیلاری کلینتون عقب بود ولی در ماه جون با برگشت سوپردلگیت ها به نفع اوباما ورق برگشت و این نسبت 2 به 1 به سود اوباما شد و او توانست پیروز این رقابتها شده و تایید کلینتون را نیز برای رقابت با مک کین جمهوری خواه بدست آورد.
اما واقعیت آن است که در آن رقابت ها، تا ماه می، ادوارد بعنوان نفر سوم و تعقیب کننده این دو کاندیدا با آن ها در کورس رقابت بود و سوپردلگیت های خود را نیز داشت و علاوه بر آن، چه در شمارش دلگیت ها و چه در شمارش ایالات پیروز شده اوباما و کلینتون با فاصله کم از هم در حال رقابت بودند و در نهایت با انصراف ادوارد به نفع اوباما در ماه می اوباما توانست پیروزی خود را در تعداد ایالات و دلگیت های قطعی پررنگ کند و با تغییر نظر نخبگان حزب دموکرات به نفع خودش سوپردلگیت های کلینتون را نیز از آن خود کند. این تغییر نظر سوپر دلگیت ها از آنرو مهم بود که در غیر اینصورت سرنوشت کاندید نهایی حزب از دست مردم خارج و عملا نخبگان حزب تعیین کننده نامزد نهایی می شدند بنابرین با احترام به رای مردم اوباما توانست بدین مهم دست یابد. از این رو نمی توان شرایط سال 2008 را در صورت باخت سندرز در تعداد ایالت ها برای این انتخابات متصور شد. هر چند در صورت پیروزی های سندرز و برتری کمرنگ او در تعداد ایالات پیروز شده و شمارش دلگیت ها بعید نیست بار دیگر نخبگان حزب دموکرات برای احترام به رای آنها نظر خود را به نفع سندرز برگردانند.
تعداد ایالت های پیروز شده از آن رو برای تخصیص سوپردلگیت ها مهم است که حزب دموکرات نمی خواهد پیروزی قاطع کاندیدایی در ایالاتی چون کالیفرنیا، نیویورک، فلوریدا و پنسیلوانیا و ... با تعداد دلگیت های قطعی زیاد، علیرغم شکست در سایر ایالت ها سرنوشت تمام 54 ایالت را مشخص کند. به همین دلیل نیز بود که در سال 1984 که انتخابات درونی حزب دموکرات با رقابت بین والتر ماندیل، گری هارت و سیاه پوستی به نام جسی جکسون از کارولینای جنوبی برقرار بود، هارت که پیروزی در 26 ایالت را از آن خود کرده بود از سوی نخبگان دموکرات شایسته حمایت سوپردلگیت ها دانسته شد. در آن رقابت ها ماندل و جکسون هرکدام به ترتیب با 21 و 3 ایالت (در آن سال تقسیم بندی ایالات امریکا 50 تایی بود) را برده بودند. هرچند این تغییر نظر تاثیری بر سرنوشت نهایی که برد ماندل با دلگیت های بیشتر در 21 ایالت بود نداشت اما همین مهم موید آن است که تعداد ایالاتی که نامزدها در آن برنده خواهند شد تا چه اندازه مهم است.
اما واقعیت این است که برای انتخاب شدن بعنوان کاندیدای این حزب، برنده به 2383 دلگیت نیاز دارد که تا کنون سهم کلینتون 1139 و سندرز 825 دلگیت بوده و در سوپردلگیت ها سندر 467 به 26 از کلینتون عقب افتاده است. کلینتون همچنین در شمارش ایالات برنده شده نیز 17 به 9 از سندرز پیش است، مولفه ای که می تواند در تحکیم سوپردلگیت هایش که در ماه جولای نهایی خواهد شد نقشی کلیدی داشته باشد و حتی بتواند تعداد بیشتری را نیز از آن خود کند. چرخش سوپردلگیت های حزب دموکرات به نفع سندرز این بار اگر نگوییم غیر ممکن، اما صعب الامکان است. برای دو حزبی که سال ها یکه تاز قدرت در ایالات متحده امریکا بوده اند و بنای دکترین سیاسی آنها ایستادن در برابر جنبش های سوسیالیستی است و مردم عادی آن تحت تاثیر فضای دوران جنگ سرد هر سوسیالیستی را مارکسیست و کمونیست می­پندارند ریاست جمهوریِ شخصی، با باورهای سوسیالیستی بسیار گران می نماید و تغییر رای سوپر دلگیت های سرنوشت ساز از کلینتون با سابقه عمیق در سطوح قدرت امریکا به سندرز بدون پشتوانه بعید است.
کافیست به سرنوشت "یوجین دبس" سوسیالیست و فعال ضد جنگ امریکایی که از سال 1900 تا 1920 پنج بار برای ریاست جمهوری در امریکا کاندیدا شد و سرانجام بعنوان خائن و جاسوس محاکمه و زندانی شد نگاهی انداخت، او تنها توانست عضو سنای ایالتی در ایندیانا شود.
گرچه با پایان جنگ سرد، چپ های امریکایی در سال 2004 به سمت دموکرات ها متمایل شدند اما تفکر مک­کارتیسمی هنوز در حزب دموکرات و در ابعاد وسیعتر در جمهوری خواه ها جریان دارد.
اما در مورد چرایی ظهور ایده های نو از درون حزب دموکرات باید به این مهم اشاره کرد که این سیاست حزب است که مشکلات و حرف های جدید را در درون خود حل کند تا در رقابت های پایانی برای آن ها دردسر ساز نشود. از بعدِ جنگ جهانی دوم در هر 5 انتخابات سراسری ریاست جمهوری در امریکا که در دور پایانی، نامزدی غیر از اعضای این دو حزب در کارزار انتخاباتی وارد شده است این حزب دموکرات بوده که بخش وسیعی از رای های خود را از دست داده است.
در سال 1948دموکرات های نژادپرست موسوم به "دیکسی کرات ها" با علم کردن تورموند در برابر هری ترومن 2/4 درصد از آراء نهایی دموکرات ها را از ترومن گرفتند، در سال 1968 جورج والاس که بصورت مستقل وارد کارزار انتخاباتی شده بود با کسب 13/5درصد آراء نهایی موجب شکست دموکرات ها شد و در سال 1980 نیز جان اندرسن مستقل با کسب 6/6 درصد آراء که اکثرا از هوادارن دموکرات ها بودند باعث شد کارتر در صورتیکه تنها 4 سال رئیس جمهور بود انتخابات را به ریگان واگذار کند.
در سال های 1992 و 1996 که کمی با موارد پیشین تفاوت دارد راس پروت اصلاح طلب گر چه به ترتیب 18/9 و 8/4 درصد آراء را کسب کرد ولی بیل کلینتون دموکرات برنده نهایی انتخابات شد ولی در هر دو انتخابات بیل کلینتون با آراء کمتر از 50 درصد (43 و 49 درصدی) رئیس جمهور شد، نکته مهم این است که طیف هواداران پروت شامل جمهوری خواهان نیز می شد.
از این رو چه حزب جمهوری خواه و چه دموکرات ها علاقه ای به جدا شدن کاندیداها و حضور مستقل در انتخابات نهایی را ندارند چون نتیجه این کار ضربه خوردن و شکست برای آنان در انتخابات نهایی است. علت حضور سندرز انقلابی و ترامپ شگفت انگیز در این احزاب و تهدیدهای گاه و بیگاه ترامپ به حضور مستقل در انتخابات نهایی با هزینه شخصی نیز چیزی جز این نیست.

در پایان گرچه برد سندرز، بعید به نظر می رسد، اما او همانطور که خود و هوادارانش اعتقاد دارند، طرز تفکر نوین و انقلابی از خود برای نسل جوان امریکا برجای گذاشت.

Monday, March 14, 2016

کالبدشکافی انتخابات درون حزبی امریکا، بایدها و نبایدها | US Primary Election 2016 Analysis

کالبدشکافی انتخابات درون حزبی امریکا، بایدها و نبایدها | جواد سلیمانی

در جبهه جمهوری خواهان، رقابت برای این که چه کسی نامزد نهایی این حزب شود وارد فاز تازه ای شده است، کاندیداهای رقیب ترامپ آشکارا از هوادارانشان می خواهند که در ایالاتی که رقابت تنگاتنگی بین ترامپ و کاندیدای دیگر در جریان خواهد بود به نفع رقیب پیشتاز آراء خود را به صندوق بیاندازند، این سیاست باعث شکست ترامپ در این ایالت ها گشته و کاندیداها علاوه بر بُرد دلگیت های قطعی ایالت، سوپردلگیت های آن ایالت را نیز از ترامپ گرفته و در نهایت باعث کاهش فاصله ترامپ با خود و رقابتی تر شدن انتخابات در این حزب خواهند شد. نتایج انتخابات در هفته گذشته نشان می دهد که این سیاست تا چه حد توانسته موثر واقع شود و فاصله رقبا با ترامپ کاهش یافته است. در حال حاضر نیز پیش بینی ها بیانگر رقابتی تنگاتنگ در ایالت هایی که پیش از این ترامپ پیشتاز بلامنازع بود است، ایالت هایی که در ظرف چندروز آتی قرار است انتخابات در آن برگزار شود. ترامپ در هفته های گذشته، هم از سوی هواداران جوان سندرز و هم از سوی جمهوری خواهان مورد هجمه های سنگین و انتقادات فراوان قرار گرفته و در ایالاتی چون ایلینویز و اوهایو نیز تجمعات و سخنرانی های او بدلیل درگیری لغو شده اند. از سوی دیگر کروز و روبیو بدلیل اصالتی غیر امریکایی (کانادایی تبار و لاتین تبار) چندان مقبول بزرگان و جمهوری خواهان سنتی حزب جمهوری خواه نیستند و شاید بهمین سبب رامنی و مک کین از کسیچ حمایت کرده اند و در ایالات جنوبی مذهبی که بصورت سنتی حامی جمهوری خواهان هستند نظیر تکزاس، کروز سفیدپوست کانادایی را بر ترامپ و روبیو لاتین تبار ترجیح داده اند.
در برابر آنها ترامپ تنها توانسته حمایت بن کارسون رقیب اسبق خود را بدست آورد آورد، هواداران ترامپ البته افرادی هستند که چندان در بند محدودیت های حزبی نبوده زیراکه بخش عمده ای از هواداران ترامپ را تحریمی ها و نژادپرستان تشکیل می دهند و ترامپ بواسطه عدم وابستگی به سرمایه های تزریقی از سوی لابی ها و پشتیبانان این حزب، آزادی عمل و صداقت بیشتری در گفتار دارد. مواضع او حتی در موضوع اسرائیل و یهودیان و مسئله ایران نیز به تندی و سرسپردگی کروز و روبیو نیست. او بیشتر مرزهای داخلی امریکا را هدف قرار داده و شعارها و برنامه های ضد مسلمان و مهاجران و سیاه پوستان و لاتین تباران امریکا را مزاحم جامعه آرمانی امریکایی خود می داند و با توجه به حمایت لابی های یهودی از رقبای او تعهدی به سرسپردگی در برابر اسرائیل در صورت ریاست جمهوری نخواهد داشت. از این رو ضن قوی بر آن است که در صورت برد و رقابت با کلینتون، تمامی لابی های یهودی و غیر یهودی واشنگتن یکپارچه در برابر او بایستند و از کلینتونی حمایت کنند که در بیان مواضع حمایتی از اسرائیل و خصمانه در برابر ایران و برای آینده برجام و روابط ایران و امریکا چندان بهتر از کسیچ جمهوری خواه نیست.
اما در جبهه دموکرات ها، رقابت همچنان تنگاتنگ در حال پیش رفتن است و سوپردلگیت ها قطعا سرنوشت ساز خواهند بود. نتایج تا کنون نشان می دهد که کلینتون در ایالات پرجمعیتی با اکثریت سیاه پوست و در جنوب شرقی امریکا با قاطعیت پیروز شده و حتی در برخی ایالات با پیروزی با رای بیش از 80 درصدی در برابر معدود رای های سندرز اختلاف خود را در شمارش دلگیت ها با سندرز افزایش داده است. اما ماه عسل کلینتون با پایان رای گیری روز سه شنبه در کارولینای شمالی و فلوریدا در این منطقه از امریکا به پایان خواهد رسید. پیش بینی ها نشان می دهد کلینتون در فلوریدا بواسطه پایگاه محکم او و اکثریت رای دهندگان مسن و سیاه پوست با نتایجی مشابه نتایج کارولینای جنوبی سندرز را شکست دهد در صورتیکه رقابت در کارولینای شمالی فشرده تر خواهد بود. در صورتیکه جوانان سیاه پوست در این ایالت از میزان محافظه کاری خود بکاهند شاید بتوان امیدوار بود که سندرز همچون میشیگان شگفتی دیگری بیافریند، در صورتیکه در ایالات ایلینویز میسوری و اوهایو سندرز شرایط بسیار بهتری داشته و بغیر از ایلینویز که حتی در صورت برد سندرز اختلاف بسیار کم خواهد بود، در دو ایالت دیگری که سه شنبه انتخابات در آن جریان خواهد داشت می توان سندرز را با اختلاف آرای بیشتری برنده انتخابات درون حزبی در آن ایالات دانست.
اما پس از رقابت های سه شنبه این هفته، روزهای خوش سندرز برای کاهش اختلاف و حتی برد در این رقابت ها در ایالت های شمالی و مرکزی آغاز خواهد شد. سندرز در اظهارنظرهای اخیر نشان داده است برخلاف آنچه که تصور می شد به هیچ وجه قصدی برای انصراف، کسب اعتبار برای انتخابات بعدی یا تکیه بر مسند معاونت ریاست جمهوری و یا صرفا وادار کردن رقبا به پیروی از برنامه های توسعه ای خود را ندارد و صرفا برای پیروزی آمده است.
منابع مالی کمپین او با کمک های مردمی تامین شده و همچون ترامپ خود را ملزم به پیروی قاطع از تصمیمات لابی های مهم سیاسی واشنگتن چون لابی یهود نمی بیند و در سخن و شعار، آزادی عمل و روشنفکری ویژه ای دارد و از جنبشی که خود در میان قشر پر امید جوان، طبقات فقیر و متوسط و یا روشنفکر امریکا براه انداخته است، با عنوان "انقلاب ما" یاد می کند. اما تفاوت استقلال فکری او با ترامپ در پذیرفتن اشتباهات تاریخی ایالات متحده توسط او و در عوض تعصب بیجای ترامپ و خودبرتر بینی اوست.
هرچند حمایت های 60 ساله سندرز به نفع سیاه پوستان تاکنون بی اجر باقی مانده است و این قشر محافظه کار و کم توقع و کم اعتماد به نفس به شعارهای انقلابی او در برابر وعده های حداقلی کلینتون توجه چندانی نشان نداده و همچون ضرب المثل سرکه نقد و حلوای نسیه کلینتون را بر سندرز ترجیح داده  اند و بواسطه حمایت های بی دریغ از خانواده کلینتون که جزء دموکرات های جنوبی محسوب می شود به هیچ ریسکی در حمایت از سندرز تن در نداده اند.
نتایج انتخابات در طرف مقابل در این ایالت ها (ایالات جنوبی با تعداد پرشمار سیاه پوستان که قوانین برده داری و تبعیض نژادی تا مدت ها در آنها در جریان بوده است) نشان می دهد علیرغم لغو قوانین تبعیض نژادی، خشم و خودبرتر بینی سفیدپوستان این ایالات از مهاجران و سیاهان از بین نرفته است و ترامپ با شعارهای نژادپرستانه در این ایالت ها پیشتاز است و شاید بدین دلیل باشد که سیاهان برای دفع شر ترامپ به حداقل ها و پشتیبانی از شخصی که در نظرسنجی ها پیشتاز این حزب است روی آورده اند و وعده های کلینتون را فدای آرمان هایی که سندرز در نظر دارد نمی کنند (همانند حمایت 70 درصدی سیاهان در مجموع ایالاتی که در آن انتخابات برگزار شده و حمایت 92 درصدی سیاهان آلاباما و 82 درصدی کارولینای جنوبی)  و از این هراس دارند که سیاستمداران و دولتمردان دموکراتی که در این ایالات بر مسند قدرتند و به شدت حامی کلینتون هستند و یا حتی در صورت پیروزی کلینتون، شخص رییس جمهور آینده عواقب وخیمی را برای آنها رقم زنند هرچند قدرشناسی آنان از بیل کلینتون که در جهت ارتقای سطح زندگی و درآمد سیاهان جنوبی تلاش های بی شماری انجام داده بود را نمی توان نادیده گرفت.
در کل کالبدشکافی و روانشناسی رفتار سیاهان امریکایی مجالی دیگر برای بحث می طلبد اما در ایالات صنعتی تر و مرکزی و شمالی، سندرز توانسته است آرای خاموش و تحریمی را به سود خود بکشد. تعداد زیادی از حامیان سندرز را اشخاصی تشکیل می­دهند که در صورت برد کلینتون در انتخابات درون حزبی از ترامپ حمایت می کنند و یا به رقیبی جز او رای خواهند داد.
از سوی دیگر حتی در صورت پیروزی نهایی کلینتون و تکیه او بر مسند ریاست جمهوری بعنوان اولین رئیس جمهور زن امریکا، نمی توان امیدوار بود او بیش از یک دوره چهار ساله در این مقام باقی بماند. دولت 8 ساله دموکرات اوباما و نتایج انتخابات کنگره امریکا و کسب اکثریت کرسی ها برای جمهوری خواهان در سنا و کنگره، گویای این واقعیت است که امریکا در حال پوست اندازی است و اگر این اتفاق امسال نیافتد جمهوری خواهان برای چهار سال بعد با اکثریت بیشتر کرسی های سنا و کنگره و با قدرت بیشتری در برابر دموکرات ها ظاهر خواهند شد مگر این که دموکرات پیروز، به اقداماتی ساختار شکنانه و انقلابی برای بهبود سطح زندگی و رفاه طبقه متوسط و فرودست امریکا و کسب آرای روشنفکران و تحریمی ها با عملی کردن شعارهایی نظیر تحصیلات و بیمه و خدمات درمانی رایگان و اصلاح نظام مالیاتی امریکا دست بزند.  
از اینروست که کلینتون برای کسب دوباره آراء از دست رفته خود که از زمان شروع رقابت ها و افزایش شناخت بیشتر قشر جوان امریکا از سندرز از دست داد (کلینتون تا پیش از شروع رقابت ها پیروز بلامنازع حزب دموکرات بود و سندرز عملا شانسی در برابر او نداشت) در اقدامی تصنعی به تکرار شعارهای سندرز و تقلید از سیاست های او روی آورده است.
به هرحال آینده توافق هسته ای و شرایط حساس چندساله پسابرجام نیازمند آن است که در هر دو سمت، سیاستمدارانی عاقل بر مسند امور باشند تا از اقدامات هیجانی، تحریک آمیز و خصمانه در راستا و خوش آمد تندروهای خود اجتناب ورزند و حتی از عکس العمل های نسنجیده در برابر اقدامات تحریک آمیز طرف مقابل نیز دوری کنند. و این دوره باید بیش از چهار سال باشد. هرچند مواضع شتابزده کلینتون پس از آزمایش موشکی سپاه و فراگیر شدن خبر پیام تهدید آمیز ایران به اسرائیل و درخواست اعمال تحریم ها بر ایران به سبب این آزمایشات نشان داد در این دوره فرضی چهار ساله ریاست جمهوری کلینتون نیز نمی توان امیدوار بود که او چنین عاقلانه برخورد کند. 

Sunday, March 6, 2016

سندرز یا کلینتون؟ ... Sanders or Clinton

سندرز یا کلینتون؟ | جواد سلیمانی ... Sanders or Clinton
* این متن پس از ویرایش و اضافه شدن نتایج انتخابات در ایالت مین در روز 7 مارس در سایت میزان خبر با عنوان "نگاهی برانتخابات درون حزبی امریکا" بازنشر شد.

سندرز بعد از شکست سه شنبه بزرگ با برگشتن دلگیت هایش و پیروزی دیروز در کانزاس و نبراسکا دارد به بازی بر می گردد هرجند شکست لوئیزیانا و معلوم نبودن سرنوشت 6 دلگیت در این ایالت باعث شده پیروزی دیروز زیاد پر رنگ نباشد اما بازی در بیش از 30 ایالت دیگر همچنان ادامه دارد و دلگیت هایی که در این بازی تقسیم می شوند قطعی خواهد بود. در تقسیم دلگیت ها اکنون سندرز 1121 به 479 از کلینتون عقب است اما از این 650 دلگیت اختلاف تقریبی، نزدیک به 450 تای آن مربوط به سوپر دلگیت هایی است که حزب دموکرات برای نخبگانش قائل است و بدون رای گیری تقسیم بندی می شود. 15 درصد از 4768 دلگیت نهایی یعنی 717 دلگیت بدون مراجعه به آرای مردمی و توسط اعضای حزب، سیاستمداران کهنه کار و شهردارها و فرماندارها و .... به نامزدها اختصاص می گیرد که شمارش نهایی آنها نیز در ماه جولای خواهد بود. این یعنی تعداد زیادی از سوپردلگیت ها (حدود 250 تا) تکلیفشان مشخص نیست و از سوی دیگر افراد دارای امتیاز هر لحظه تا ماه جولای می توانند تصمیم بگیرند یا اگر تصمیمی گرفته اند نظر خود را عوض کنند. سوپر دلگیت های کلینتون قبل از ماه فوریه و برخی، ماه ها قبل، اختصاص یافته بود، یعنی وقتی که سندرز در نظرسنجی های ابتدایی کوچکترین شانسی در برابر کلینتون نداشت و بسیاری از نخبگان حزب از قدرت و پایگاه مردمی و برنامه ها و نتایج کنونی اطلاعی نداشتند. اما اکنون وضعیت فرق کرده است، نظرسنجی ها در ایالاتی که انتخابات درون حزبی برگزار شده و در سایر ایالت ها واقعیتی را نشان می دهد که بسیار تکان دهنده است: کلینتون تنها در برابر ترامپ شانس پیروزی نهایی را دارد و اگر نامزد نهایی جمهوری خواهان، تد کروز، روبیو یا کسیچ باشد، کلینتون بازنده رقابت نهایی خواهد بود. اما سندرز در برابر تمامی نامزدهای جمهوری خواه شانس پیروزی قطعی دارد. با توجه به پاشنه آشیل کلینتون در ماجرای سفارت امریکا در لیبی و یا استفاده از ایمیل شخصی برای تبادل اطلاعات طبقه بندی شده دولتی و یا حتی ماجرای قدیمی همسرش بیل کلینتون با مونیکا لویسنکی می توان اطمینان یافت که این ماجرا ها در مناظرات نهایی، برای کلینتون در برابر نامزد جمهوری خواهان بسیار گران تمام خواهد شد. نامزدهایی که برخلاف چهره آکادمیک، صبور، مهربان و اخلاقمدار سندرز اصلا به اخلاق پایبند نبوده و از آن ها در رقابت های نهایی علیه کلینتون بهره خوبی خواهند برد.
در طرف مقابل و در حزب جمهوری خواه، سوپر دلگیت ها کاملا متفاوت است، تنها 7 درصد از دلگیت های نهایی را شامل می شود و دلگیت ها در هر ایالت حق دارند به نفع نامزد پیروز در آن ایالت رای دهند یا رای ندهند. هرچند درجه آزادی برای نخبگان این حزب کمتر است اما نمی توان آنرا نیز نادیده گرفت. با توجه به اجماع سراسری نخبگان این حزب و حتی سخنرانی رامنی و مک کین علیه ترامپ و پیروزی های شب گذشته کروز و اختلاف کم ترامپ با او (378 دلگیت ترامپ در برابر 295 دلگیت کروز، 123 دلگیت روبیو) می توان احتمال بسیار بالایی داد که ترامپ که یک "شومن" واقعی است نمی تواند نامزد نهایی این حزب باشد، خصوصا این که این حزب 3 گزینه دیگر برای حذف ترامپ در دست خواهد داشت.
پیروزی ترامپ در انتخابات درون حزبی مشکل بزرگی برای ما ایرانی ها نیست، چون به ضرس قاطع او در برابر نامزد نهایی دموکرات ها شکست خواهد خورد، هر که باشد. چون میزان هواداران او محدود می شود به همین تعداد کنونی یا شاید اندکی بیشتر اما آنچه خطر واقعی است پیروزی تد کروز است، که گفته است در اولین روز حضورش در کاخ سفید توافق نامه اتمی با ایران را پاره خواهد کرد. این کانادایی الاصل دیوانه خطر واقعی برای ماست حتی اگر نتواند زیر میز توافق بزند اما می تواند به این توافق ضربه بزند و انجاست که تندروهای داخلی از این عهدشکنی ها استفاده می کنند و موقعیت میانه رو ها و دموکراسی خواهان در ایران نیز تضعیف خواهد شد. نتایج نظرسنجی نشان می دهد کروز از شانس بالایی برای پیروزی در برابر کلینتون در صورت برنده شدن این دو در انتخابات درون حزبی برخوردار خواهد بود، نامزدی تندرو و بسیار خطرناک که برخلاف ترامپ اهل نمایش دادن و دلقک بازی و اظهارات نژادپرستانه نیست اما به همان اندازه خطرناک خواهد بود.

از این رو باید امیدوار بود نخبگان حزب دموکرات که اختیار 15 درصد از دلگیت ها را در دست دارند منطقی بیاندیشند و اگر متعهد شده اند به رای دادن به کلینتون، تا ماه جولای نظرشان را عوض و کسانی که هنوز نامزد خود را مشخص نکرده اند به نفع سندرز رای دهند.