Monday, September 10, 2018

قسم "حضرت عباس" از سر ترس است، می شود از این ترس استفاده کرد!


قسم "حضرت عباس" از سر ترس است، می شود از این ترس استفاده کرد!  

//منتشر شده تحت عنوان "فرصت سوزی سفارت امریکا را تکرار نکنیمدر کانال های تلگرامی راهبرد، مطالعات امریکا و تحلیل اجتماعی//


بخشی از صحبت های رئیس جمهور این بود که امریکا هر روز پیغام می فرستند که بیایید با هم مذاکره کنیم، هر دوهفته نمیگذرد که پیغام برای ما میفرستند که بیاید مذاکره کنیم. نرمش در پیام را ببینیم یا عمل ددمنشانه شما را ببینیم، دم خروس را باور کنیم یا قسم حضرت عباس را ...
نقل است که پس از اشغال سفارت امریکا و گروگانگیری دیپلمات های این کشور، کانال های مخفی مذاکرات با امریکا از طریق انقلابیون دلسوز برای رفع تنشِ پیش آمده ادامه داشت و دکتر شمس اردکانی سفیر ایران در کویت و مرحوم صادق قطب زاده مذاکراتی برای حل مشکل در برنامه داشتند اما مهمترین کانالِ مخفیِ مذاکره، کانال صادق طباطبایی (برادر زن احمد خمینی) – هانس دیتریش گنشر (وزیر امور خارجه آلمان غربی) بود.
مرحوم صادق طباطبایی با مجوز شخص آیت الله خمینی و از طریق گنشر با دولت کارتر مذاکره میکند و برای اینکه کارتر مطمئن شود که با نماینده رسمی حکومت ایران و شخص آیت الله خمینی در حال مذاکره است، قرار میشود رهبر فقید ایران به 4 بند مهم از نامه ای که کارتر در اختیار گنشر-طباطبایی قرار داده بود در سخنرانی ای اشاره کند. نقل است آیت الله خمینی بلافاصله صداوسیما و عده ای را برای سخنرانی جمع میکند و به آن بندها اشاره می کند و بدین طریق پیغام به کارتر می رسد که با شخص درستی مذاکره میشود
در آن مذاکرات، چون انتخابات ریاست جمهوری 1980 در پیش بود کارتر و حزب دموکرات به مذاکره و آزادی گروگانها به شدت نیاز داشتند و برای همین امتیازات خوبی به ایران دادند؛ امتیازاتی همچون استرداد اموال شاه و خانواده اش، لغو ادعاهای آمریکا علیه ایران، تضمین عدم مداخله سیاسی و نظامی در ایران و آزادی اموال و سرمایه‌های توقیف شده ایران
این امتیازات در نامه ای 25 صفحه ای توسط همین کانال به دست آیت الله خمینی می رسد و ایشان بنابه دلایلی تصمیم گیری در مورد نامه را به مجلس واگذار میکند، مجلس، 4 ماه بعد تشکیل میشود و 2 ماه بعد از تشکیل آن کمیسیونی در این رابطه شکل میگیرد با سرپرستی آقای موسوی خوئینی ها، پدر معنوی دانشجویان اشغالگر سفارت! و چند ماه هم در آن کمیسیون فرصت سوزی میشود
همان سال یکی از بزرگترین شکست های حزب دموکرات در تاریخ انتخابات ریاست جمهوری امریکا به وقوع می پیوندد و حزب جمهوریخواه بدون نیاز فوری و با قدرت و تهدید، مذاکرات الجزایر را به ایران تحمیل میکنند و حتی ریگان ضرب العجل میدهد که تا قبل از ادای سوگند و مستقر شدن پشت میز ریاست جمهوری باید گروگانها در خاک امریکا باشند وگرنه اولین دستور نابودی حکومت ایران است. انقلابیون سرفراز و پر غرور هم، همان روزِ ادای سوگند، گروگانها را راهی امریکا میکنند...
حالا هم ترامپ که به شدت از انتخابات میان دوره ای ماه نوامبر هراس دارد به قول آقای روحانی هر 2 هفته یک بار پیام مذاکره میفرستد. ترامپ در صورت شکست جمهوریخواهان در هر دو انتخابات کنگره و سنا با احتمال استیضاح روبروست و از سویی از طرف جمهوریخواهان تحت فشار است و قلدر مآبی اش تنها ژستی داخلی است و پیامهای پنهان و نیاز به مذاکره او میتواند فرصت خوبی برای گرفتن امتیاز در طی این مذاکرات باشد
گرچه احتمال پیروزی دموکرات ها در کنگره بسیار زیاد است اما شانس پیروزی آنها در انتخابات سنا بسیار ضعیف بوده و اگر ترامپ و حزب جمهوریخواه این پیچِ سرنوشت ساز را نیز پشت سر بگذارند دیگر شرایط مذاکره اینگونه به نفع کشورمان نبوده و تحمل 2 سال دیگر با ادامه این اوضاع برای مردم ایران سخت و کشور آبستن حوادث غیر مترقبه ای خواهد بود.
لزومی ندارد مذاکرات علنی و مستقیم باشد تا ترامپ از "به پای میز مذاکره کشاندن ایران" ولو بدون عقد قراردادی برای انتخابات بهره ببرد اما به تعویق انداختن مذاکرات و دل بستن به نتیجه انتخابات ماه نوامبر، از جنس همان فرصت سوزیِ سالهای نخست انقلاب است.